روز اول کاراموزی

جمعه بیست و چهارم دی ۱۴۰۰ | 17:38 | امیرعلی فاضلی - الف اول دفتر به نام ایزد دانا صانع و پروردگار حی توانا............................​​​​​​آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ​​​​​​با دوستان مروت با دشمنان مدارا.............................آنچه از دریا به دریا می رود از همان جا کامد ،آنجا می رود.............................این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا................................آیین برادری و شرط یاری آن نیست که عیب من هنر پنداری آنست که گر خلاف شایسته روم از غایت دوستیم دشمن داری............................ای که در مسجد روی بهر سجودسر بجنبد ، دل نجنبد این چه سود؟..............................اگر بمرد عدو جای شاد مانی نیست که زندگانی ما نیز جاودانه نیست.............................اگر سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به کشور به دشمن دهیم روز اول کاراموزی...ادامه مطلب

امروز پنجشنبه است...و من روی تخت پایین توی خوابگاه نشستم و لپ تاب روی پامه...روزای اخر ساله و همه مشغولن...ترم اخر دانشگاه و هزار تا فکر مختلفو یه هم اتاقی روی اعصاب که تخت بالا نشسته و مدام پاهاشو تک روز اول کاراموزی...ادامه مطلب

دوستان میخوام الان خودمو خالی کنم...

پدر و مادر عشقم ازتون چندتا خواهش دارم..

من تا حالا با عشقم حرف نزدم..درست

من تاحالا از نزدیک ندیدمش ..اینم درست

حتما میگین چرا عاشقش شدی..

یه سوال ازتون دارم یعنی یه ادم کور حق عاشق شدن نداره..

بعد حواستون به عشق من باشه ..

اگر احساس تنهایی بکنه من میدونم شما..

حالا که مارو جدا کردین باید سنگ تموم بزارین ..باشه.

خیلی زود رنجه ناراحتش نکنید..

بعد یه چیزی بهش گیر ندین..

خیلی مهربونه ..خیلی باگذشته ..حرفاشو تو خودش میریزه..

حتما میگین اینارو از کجا میدونم..

من 7 ماه باهاش خندیدم ..باهاش گریه کردم..

هم دیگرو دوست داشتیم..و داریم ..و خواهیم داشت..

فکر نکنین الان منو اون ازهم جدا شدیم نه ..

ما همیشه باهم هستیم..

بازم میگم عشق من..خیلی احساس تنهایی میکنه باهاش حرف بزنید..

میدونم که منو فراموش میکنه..ولی من باهاشم ..

 

روز اول کاراموزی...